برشی از کتاب «منهای فقر»
سرمایهدارها، نباید به هیچ مقامی منصوب شوند
محمدرضا حکیمی
اگر جامعهای اسلامی باشد، نباید در آن جامعه، از سرمایهداریهای کلان و تکاثری جانبداری شود، و نباید اینگونه متکاثران، مورد احترام جامعه -چه رسد به عالمان- باشند.
اشاره : استاد محمدرضا حکیمی نویسنده و اندیشمندی نامآشنا در دهههای اخیر است. او با نوشتن کتابهای متعدد سعی در تبیین اندیشههای اسلامی داشته است که از مهمترین تلاشهای ایشان تدوین کتاب الحیات است که جلد دهم آن در شرف انتشار است. دغدغههای اجتماعی او به خصوص در باب عدالت باعث شده است که او را فیلسوف عدالت بخوانند؛ چرا که او از منظر عدالت به آدمیان مینگرد و برای حاکمان وظایفشان را گوشزد میکند.
اکنون و در سن ۷۶ سالگی نیز این پیرمرد انقلابی دوران ما «حبیب بن مظاهر»وار دوباره از انقلاب و مبارزه و قیام دم زده ماست، انقلاب علیه فقر: «انقلابی ترین فریادگران تاریخ انسان، و قاطع ترین مدافعان حقوق خلق های محروم و مظلوم، پیامبران بوده اند… قرآن کریم می فرماید ما پیامبران را فرستادیم، به همراه شواهدی روشن، و با کتاب و معیار، تا مردم همه در «منهای فقر» زندگی کنند: «لیقوم الناس بالقسط»؛ یعنی: زندگی کردن مردم –همه مردم- به شکلی عادلانه باشد، و محروم نیازمندی باقی نماند… اگر چنین نشود، یعنی هدف قرآن کریم تحقق نیابد، از حقوق خلق دفاع نشده است، و انقلابی دینی و قرآنی و اسلامی اتفاق نیفتاده است. هیچ کس و هیچ مقام نمی تواند با گفتن جملاتی انشایی ایجاد واقعیت کند…»
«فیلسوف عدالت» در تعریف عدالت به طور قاطع می گوید: «عدالت –در تعریف ائمه طاهرین (ع)- یعنی: رفع فقر و هرگونه نیاز، از همه جامعه… جز این هرچه باشد عدالت نیست.»
در بخشی از کتاب، حکیمی در انذاری به عالمان می گوید: «عالم راستین باید به حاکمان و حاکمیت های مدعی، به سختی هشدار دهد، و با فاصله های مالی و معیشتی و اختلاس های نجومی (که با خبران از احوال جامعه و مردم می دانند که سر از فوق جهنم در آورده است)، بجنگد، و «جنگ فقر و غنا» را که امام خمینی مطرح کردند زنده کند…»
پشت جلد «منهای فقر» چنین آمده است: «اگر انقلاب ها برای بر انداختن ریشه ظلم است، باید گام نخستین، و نخستین گام، در جهت بر طرف کردن ظلم، از مظلوم ترین ها باشد، یعنی: محرومان… و گرنه قیام هایی خواهد بود در جهت جابجایی قدرت و ثروت، نه بیشتر…»
متن زیر برشی از این کتاب است.